تفاوت افسردگی با درونگرایی از دیدگاه روانشناسی + 3 تحقیق علمی :

یکی از رایجترین و پرت تکرارترین سوالاتی که در خصوص تیپهای شخصیتی و افسردگی پرسیده میشود ، تفاوت افسردگی با درونگرایی است ، که آیا این دو با هم تفاوتی دارند یا خیر ، و حالا ما از اینجا از نظر روانشناسی بررسی افسردگی با درونگرایی میپردازیم .
در پاسخ به سوال اینکه آیا افسردگی و درونگرایی با هم تفاوتی دارند باید بگویم که ، بله صد در صد ، افسردگی یک اختلال روانی و یک بیماری است ، که میتواند همه افراد به آن دچار شوند ، و باید درمان برای بهبود این بیماری صورت بگیرد ، اما درونگرایی یک نوع تیپ شخصیتی است ، وقتی صحبت درباره تایپ شخصیتی میشود ( نه اختلال شخصیتی ) یعنی شخصیت افراد میتواند درونگرا یا برونگرا باشد . اگر به طور ساده بخواهیم در نظر بگیریم همه افراد یا درونگرا هستند یا برونگرا ، البته این در دیدگاه روانشناسی درست نیست ، ولی برای فهم بهتر اینگونه در نظر بگیرید ،
پس تا اینجا متوجه شدیم که افسردگی یک بیماری روانی است و درونگرایی یک نوع تیپ شخصیتی است که این دو اصلاً به هم مرتبط نیستند . اما نمیتوانیم افراد درونگرا را افسرده در نظر بگیریم ، و همانطور که وجود دارد افراد برونگرایی وجود دارند که افسردگی هستند ، برای شناخت افسردگی باید به ویژگیهای آن پی ببرید ،
نشانههای افسردگی در مقابل درونگرایی :
- احساس غم و اندوه بسیار زیاد :
که این غم و اندوه باعث میشود که در کارکرد روزانه شخص افسرده مشکلاتی به وجود بیاید ، و این غم و اندوه به صورتی همیشه در فرد وجود دارد ، ولی افراد درونگرا این غم و اندوه را ندارند - از دست دادن علایقی که قبلاً به آن علاقه داشتهاید :
یکی از نشانههای اصلی افسردگی این است که ، افراد افسرده علایق خودشان را که قبلا به آن علاقه داشتند و با انجام آن لذت میبردند ، دیگر لذت نمیبرند. که این مورد هم در مورد افراد درونگرا صادق نیست - تغییر اشتها (پرخوری یا کم خوری ) :
افرادی که دچار افسردگی میشوند به طور متوسط تغییراتی در اشتهای آنها به وجود میآید ، یا آنها به پرخوری عصبی دچار میشوند ، و یا کم خوری و کاهش وزن قابل توجهی پیدا خواهند کرد ، - اختلال در خواب :
یکی از بارزترین نشانههای افسردگی اختلال در خواب است ، بعضاً افسردهها زمانهای بسیار طولانی را میخوابند ، و یا از کمبود خواب رنج میبرند ، که میتوان یکی از علتهای آن تغییراتی در انتقال دهنده عصبی به نام سروتنین باشد ، معمولا خواب آنها کیفیت مطلوبی ندارد و در طول روز خواب آلود هستند . ولی این اختلال خواب در افراد درونگرا دیده نمیشود ! - انرژی کم و خستگی بسیار زیاد :
دیگر علامتی که افسردگی همراه خود میآورد ،انرژی بسیار کم و خستگی بسیار زیاد که معمولاً بعد از خواب کافی هم این خستگی و کم انرژی بودن وجود دارد . - افکار خودکشی :
معمولا افراد که افسردگی شدیدی دارند ، به دلیل ناامیدی از زندگی معمولاً افکار خودکشی را در سر خود میپندارند: که این افکار خودکشی تناقض قابل توجهی با افراد درونگرا دارد . - دیگر نشانهها:
همچون بیماری ، افسردگی نیز دارای نشانههای بسیار زیاد دیگری است که در این مقاله جایی برای گفتن ندارد ، ولی تا همین جا باید متوجه شده باشید که افسردگی یک بیماری است و درونگرایی و برونگرایی یک نوع تایپ شخصیتی است که هیچ مشکلی برای فرد ایجاد نمیکند ،
چه کسانی میتوانند افسردگی را از درونگرایی تشخیص دهند :
از آنجا که عموم مردم بیشتر فکر میکنند درونگرایی یک نوع افسردگی است ، به همین دلیل به سرعت برچسب افسردگی را به یک شخص میزنند ، و معمولاً افرادی که برچسب افسردگی را به افراد درونگرا میزنند خودشان درک درستی از این ویژگی شخصیتی ندارند . برای همین دیده میشود که بسیاری از افراد درونگرا توسط والدین خود به کلینیکهای روانشناسی آورده شدهاند ، تا مشکل افسردگی آنها حل شود ، ولی نمیدانند که درونگرایی یک تایپ شخصیتی است نه قابل درمان است و نه خطرناک همانند افسردگی ،
به همین منظور بهتر است که یک متخصص افسردگی یا نوع تیپ شخصیتی ( درونگرایی یا برون گرایی ) را بدهد ، که دیگر جای نگرانی برای والدین و کسانی که فکر میکنند افراد درونگرا ، افسرده هستند ،نباشد.
آیا افسردگی در درونگراها بیشتر است (از دیدگاه روانشناسی )؟
تا اینجا که متوجه شدیم که افراد درونگرا و افسرده با هم بسیار تفاوت دارند و افسردگی یک بیماری است که نیاز به درمان دارد ولی درونگرایی یه تایپ شخصیتی است ، که نیازی به درمان ندارد . ولی حالا یک سوالی پیش میآید ، که آیا افسردگی در درونگرایان بیشتر است یا خیر ، ؟ تا اینجای مقاله تفاوت افسردگی و درونگرایی را گفتیم و از اینجا به بعد میخواهیم درباره احتمال افسرده شدن افراد درونگرا صحبت کنیم
ابتدا باید چند تا تحقیق را با هم نگاه کنیم و در آخر با هم به یک نتیجهگیری کامل برسیم :
تحقیق اول به نقل از مجله علمی https://journals.sagepub.com میباشد که در زیر متن آن را با ترجمه ملاحظه میکنید:
Abstract
In this study, we examined the influence of clinical depression and personality introversion on 15-month mortality following stroke. Ninety-four stroke inpatients were examined two months post-stroke for clinical depression and pre-stroke personality characteristics of neuroticism and introversion. Fifteen months later, the vital status of 84 of these patients was able to be determined. Seven (8%) of the 84 patients died. Mortality rate increased from non-depressed to minor depressed and to major depressed patients (1 /48 [2%], 2/21 [10%] and 3/13 [23%], respectively) (χ2[trend] = 6.6, df = 1, p = 0.01). Patients who died had higher depression symptom scores (mean ± SD) than survivors (17.7 ± 6.0 versus 9.9 ± 7.1) (p = 0.006). Non-survivors were more introverted (i.e. had lower extroversion scores) than survivors (1.7 ±1.4 versus 4.2 ± 2.1) (p = 0.004). In multivariate analyses, introversion and depression were independently associated withmortality. We conclude that personality introversion and depression are associated with increased mortality following strokeدر این مطالعه، تأثیر افسردگی بالینی و درونگرایی شخصیتی بر میزان مرگ و میر طی 15 ماه پس از سکته مغزی بررسی شد. نود و چهار بیمار سکته مغزی دو ماه پس از سکته از نظر افسردگی بالینی و ویژگیهای شخصیتی قبل از سکته مانند روانرنجوری و درونگرایی ارزیابی شدند. پس از 15 ماه، وضعیت بقای 84 نفر از این بیماران مشخص شد که از این تعداد، هفت نفر (8%) فوت کرده بودند. نرخ مرگ و میر با شدت افسردگی افزایش یافت: از 2% در بیماران بدون افسردگی به 10% در بیماران با افسردگی خفیف و 23% در بیماران با افسردگی شدید. بیمارانی که فوت کردند، نمرات بالاتری در علائم افسردگی داشتند و همچنین درونگراتر بودند. در تحلیلهای چندمتغیره، مشخص شد که درونگرایی و افسردگی به طور مستقل با افزایش مرگ و میر مرتبط هستند. نتیجهگیری این مطالعه این است که درونگرایی شخصیتی و افسردگی با افزایش مرگ و میر پس از سکته مغزی مرتبط هستند.
Abstract
A growing body of information suggests that core or underlying personality is a significant concomitant of depression and suicidality. Introversion (ie, low extroversion) is especially promising in its relationship to the phenomenology and outcome of depression, and may represent an underlying heritable trait of etiologic significance. Furthermore, the presence of introversion has implications for differentiating unipolar and bipolar depression. It is likely that introversion acts in concert with other core personality variables, including neuroticism and having a feeling-type personality to influence depression. Considering depression from the perspective of core personality allows for novel psychotherapeutic approaches based on targeting underlying personality variables.
مجموعهای از اطلاعات رو به افزایش نشان میدهد که شخصیت پایه یا اصلی نقش مهمی در افسردگی و خودکشی دارد. درونگرایی (یعنی سطح پایین برونگرایی) به ویژه در ارتباط با ویژگیها و نتایج افسردگی اهمیت دارد و ممکن است یک ویژگی ارثی با اهمیت علتشناختی باشد. همچنین، وجود درونگرایی میتواند به تمایز بین افسردگی یکقطبی و دوقطبی کمک کند. احتمالاً درونگرایی به همراه دیگر ویژگیهای اصلی شخصیت، مانند روانرنجوری و شخصیت احساسی، بر افسردگی تأثیر میگذارد. بررسی افسردگی از دیدگاه شخصیت اصلی میتواند منجر به روشهای رواندرمانی جدیدی شود که بر اساس هدفگیری ویژگیهای شخصیتی پایهای طراحی شدهاند.
تا تحقیق دوم صراحتاً درباره ارتباط مستقیم بین افسردگی و درونگرایی صحبت کرده است ، و گفته است که درونگرایی میتواند یکی از ریسک فاکتورها به حساب بیاید.
به زبان ساده یعنی اینکه افراد درونگرا احتمال بیشتری به افسردگی و افکار خودکشی دارند .
در تحقیق سوم به نقل از مجله علمی https://www.cambridge.org موضوع تحقیق دقیقاً این است که آیا درونگرایی باعث ریس; فاکتورهای افسردگی میشود؟ که به صورت تصویر در زیر میبینید↓
Conclusion. The personality dimension of introversion may be a risk factor for suicidal behaviour in depressionدرونگرایی به عنوان یک بُعد شخصیتی ممکن است یک عامل خطر برای رفتارهای خودکشی در افراد مبتلا به افسردگی باشد.
حالا پس از بررسی سه تحقیق بالا ( تحقیقات بسیار بیشتری نیز وجود دارد) میتوانیم نتیجه بگیریم که بین افسردگی و درون گرایی ارتباطی وجود دارد: ولی این را باید در نظر بگیریم که این ارتباط بیانگر این نیست که افسردگی و درونگرایی با همدیگر یکی هستند ، میلیونها درونگرا وجود دارند که هیچ یک از علائم افسردگی را ندارد ، ولی میتوانیم بگوییم که درونگرایی یکی از ریسک فاکتورها برای افسردگی است، به طور ساده بخواهیم بیان کنیم ، درونگراها بیشتر از برونگراها دچار افسردگی میشوند.
ولی تفاوت افسردگی و درونگرایی کاملا مشخص است، یکی اختلال روانی و بیماری است (افسردگی ) دیگری یک نوع تیپ شخصیتی است (درونگرایی ).
با این نتیجهگیری بهتر است که افراد درونگرا مراقبتهای ذهنی ، مراقبتهای سلامت روان خود را جدیتر بگیرند . و بهترین حالت این است که یک روانشناس متخصص داشته باشند تا در زمان مشکلات به آن رجوع کنند .
دیدگاهتان را بنویسید